لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
از تمام هیاهو ها دلم میگیرد
از تمام باید هایی که نمیشود
دلم ...
برکه ی غم زده ای در چهره ی ماه
همان ماهی که
صدایم در رقصش میگیرد
طنین معصوم چشم های تو
موج می خورد در سردی مژگانم
باید که باشد اما نیست
ناممکنی که جانم را...
عبور می کنم از جاده های سردی که
قدم هایم را از من میگیرد
گم می کنم تمام بودنم را
برکه ام را در دستانم می گیرم
غم زده
شاکی از قاعده های پست
عبوری سبز
نگاهی سرد
که از چشمان تو می افتد !
سقوط ... واژه ای آزاد
یک «من » که در رقص ماه میمیرد
(پاییز .خ )
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید